نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

هستی من.نفس

1 ماهگیت مبارک

  عسسسسسسسل مامان             تولد یک ماهگیت مبارک خانومی           باورت میشه امروز یک شنبه 30 شهریور 92 شما دختر گل مامان ١ ماهه زمینی شدی و اومدی توی قلب من و بابایی؟ ١ ماهه زندگی منو و بابایی رو رنگ عشق و محبت و تازگی دادی. اونقدر به وجودت عادت کردم که انگار ١٠٠ ساله باهمیم. این یه ماه هم اصلا اذیتم نکردی و دختر خیلی آروم و صبور و مظلوم و مهربونی بودی. اینم عکسای تولد ١ ماهگیت خونه مادربزرگ: (ببخش خواب بودی ازت عکس گرفتیم!)             &n...
30 شهريور 1392

اولین سفر خوشگل مامان *هفته سوم و چهارم*

سلام خانومم   ديگه ازين هفته سعي كردم رو پاي خودم وايسم و بابایی که ميره سركار خودم تنهايي نفس جونو ترو خشك كنم. ولي اين هفته ديگه مامان بزرگ طاقت نياورد و گفت دلش ميخواد با هم بريم خوی و ازمون مواظبت کنه بهم برسه تا خوب خوب بشم و منم چون اینجا تنها می موندم و خاله ها دایی جون دلشون میخواست بیایند و ببیننت نتونستند بیایند منم يه جورايي بدم نميومد قبول كردم و قرار شد بريم نمیدونستم خوش سفری یا بدسفر برای همین تصمیم گرفتم اولین سفرتو یه جایی برم که روز راه بیفتیم و هم اینکه خونواده مو ببینم آخه دلم بدجوری براشون تنگ شده بنابراین تصمیم گرفتم اولین سفرتو با مامان بزرگ بریم. دوشنبه ظهر 18 شهریور بابایی برامون بلیط گرفت نه بل...
25 شهريور 1392

هفته دوم

سلام شیرین مامان   شنبه 9 شهریور با بابایی برا آزمایش غربالگریت رفتیم مرکز بهداشت خیلی خلوت بود و بدون نوبت رفتیم داخل اتاق دکتر و دکتر کمی راجع به آزمایشت اطلاعاتی در اختیارمون دادند و بعد آزمایشتو انجام دادند خیلی آروم خوابیده بودی و وقتی هم که از کف پات آزمایش انجام دادند اصلا گریه نکردی دکتر هم خوشش اومده بود و گفت خدا حفظشون کنه آخه آروم بودی و اذیتشون نکردی الهی من قربونت برم طلای مامان که اینقدر خانومی شما و گفتند اگه موردی باشه تماس میگیرند وگرنه تماسی نمیگیرند و فقط دعا دعا میکردم مشکلی نداشته باشی و از اونجا هم  رفتیم برات پرونده تشکیل بدیم. کارای تشکیل پرونده رو انجام دادیم و بعد از مدتی انتظار با بابایی داخل ا...
11 شهريور 1392

هفته اول

دوشنبه 4 شهریور اولين شبي بود كه نفس مامان و بابا اومده بود توي خونه ی خودش. خيلي هم گرسنه بود ولي متاسفانه من هنوز بلد نبودم درست بهش شير بدم حتی اونم نمیتونست سینه مامانی رو قشنگ بگبره. شب اول هي گريه ميكرد و بيتابي تا اينكه بالاخره مجبور شديم يه مقداري بهش آب قند با قاشق بديم كه خوشبختانه خورد و آروم گرفت خوابيد. از روز بعد همه سعی خودمو میکردم که بتونم به نفس جون شیر بدم تا مجبور نشه شیر خشک بخوره آخه هیچی مث شیر مادر مقوی نیست. هر روز کارم شده بود تلاش و گریه آخه بابایی   دلش طاقت نمی آورد که گرسنه بمونی و گریه کنی برا همین بهت شیر خشک میداد با شیشه             و منم دلم میخوا...
8 شهريور 1392

مشخصات یکی یدونه ی مامان

مشخصات عزیز دوردونه مامان و بابا نام : نفس نام خانوادگی : فرهاد زاده نام پدر : محمدرضا نام مادر : آلیسا تاریخ تولد شمسی : 1392/06/02  تاریخ تولد قمری : شنبه 17 شوال 1434 تاریخ تولد میلادی : شنبه 24 اوت 2013 روز تولد : شنبه ساعت تولد : 16:00 بعدازظهر محل تولد: تهران بیمارستان : میلاد وزن : 3 کیلو و 400 گرم قد : 51 سانت دور سر: 35 سانت گروه خون : A+ روزها و شماره های مبارک : یکشنبه , دوشنبه, چهارشنبه, پنج شنبه و جمعه و شماره های 7 و 6 رنگهای مبارک : بنفش مخملی, سبز زمردی, آبی تیره, قرمز و نارنجی سنگهای مبارک : یاقوت کبود  ...
4 شهريور 1392

خاطره ی روز زایمان*دوم شهریور ماه 1392*

دختر گلم سلام   دلم نیومد خاطره زایمانرو برات ننویسم. میخوام خاطره شیرین روز تولدت رو بنویسم سلام فرشته نازم دختر قشنگم بالاخره انتظار شیرین به پایان رسید و تو نازگل قشنگم اومدی تو بغلم الان که دارم وبتو آپ میکنم تو کنارم در خواب نازی الهی قربونت برم که با اومدنت روح تازه ای به زندگیمون بخشیدی قرار بود در روز دوم شهریور سال ١٣٩2 در بیمارستان میلاد بدست خانوم دکتر آرزو حاتمی قدم به این دنیا بزاری که مصادف با روز تولد بابایی جون هم بود اون شب مامانم مامان بابایی هم خونه ما بودند تا صبح همه با هم بریم بیمارستان. قرار شد شب قبل زایمان من شام سبک بخورم و تا عمل هیچی نخورم. ساعت 5صبح بود که بابایی اینارو بیدار کردم. از استرس ز...
4 شهريور 1392

پایان انتظار شیرین

سلام دردونه مامان خوبی خانومی   امشب آخرین شب این انتظار شیرینه دختر قشنگم فردا میتونم روی ماهتو ببینم خدایااااااااااا ممنونتم احساس خیلی خیلی زیبایی دارم که تا بحال در تمام عمرم نداشتم دختر قشنگم الان که دارم مینویسم قلبم پر از عشق برای توست پر از آرزوهای قشنگ برای تو گل قشنگم عزیزم از خدای مهربون ممنونم که تو فرشته کوچولوی ناز به من و بابایی هدیه کرده دختر نازم از روز اولی که فهمیدم اومدی تو زندگیمونو مرور میکنم تا الان که فردا قراره بیایی تو بغلمون ای همه وجودم روزی که فهمیدم مامان شدم روزی که اولین سونو گرافی رفتم و اولین تصویرتو دیدم  احساساتم چنان بر انگیخته شده بود که فقط اشک میریختم از...
1 شهريور 1392

تشکر از بابایی

بهترین بابای دنیا بابا محمد است   سلام دختر طلای مامان   نفسم دخترم الان دلم میخواد راجع به عشقم یعنی پدرت بنویسم کسی که جونم به جونش بسته است مهربون و دوست داشتنی این مدت 9 ماه که تو دل مامانت بودی واقعا سنگ تمام گذاشت و من هیچ کمبودی حس نکردم نفس مامان بابایی واقعا عاشقته این روزای آخر دیگه کلافه شده و روزها رو عاشقانه میشمره آرزومه بزرگ شی واسش سنگ تموم بذاری و بگی بابای من بهترین بابای دنیاست و اون که گل سرسبد همه باباهاست بابای منه همسر عزیزم ممنون من و نفس عاشقتیم                         ...
1 شهريور 1392

رشد کودک از ماه اول تا ماه نهم

ماه 1، هفته 0  کودک شما چگونه رشد می کند؟ از آنجايي كه بدن نوزاد تا همين اواخر به صورت خميده درون رحم شما قرار گرفته بود، ممكن است تا مدتي بدن او خميده به نظر برسد و دستها و پاهاي او به صورت كاملا كشيده قرار نگيرند. حتي ممكن است پاهاي او كج باشند. اما نگران نباشيد؛ بدن كودك شما كم كم به صورت صاف و كشيده در خواهد امد و هنگامي كه سن او به 6 ماه برسد، بدن او كاملا صاف خواهد بود. در ضمن، تا زماني كه او به زندگي در خارج از رحم شما، كه برايش مكاني راحت و امن بوده، عادت كند، ممكن است استفاده از يك قنداق كه از جنس پتوي نرم و سبك است، برايش لذت بخش باشد! در همين سايت مي توانيد مطالب بسيار جالبي را در مورد نوزاد، مشكلات شايع و روش مقابله با...
1 شهريور 1392

رفتارها و واکنش های کودک از یک ماهگی تا شش ماهگی

رفتارها و واكنشهای كودك از یك ماهگی تا شش ماهگی كودك از ابتدای تولد، قدرت زبان را درك كرده و شروع به صحبت می كند. از لحظه ای كه چشمان وی به صورت شما می افتد، شروع به تماشای حالات مختلف چهره و گوش دادن به صداهایی می كند كه برای صحبت كردن با وی ایجاد می كنید. او خیلی زود با حركت دادن لبها و اجزای چهره اش شروع به تقلید از شما می كند. گوش دادن و تقلید كردن دو راه اساسی یادگیری زبان هستند كه كودك به خوبی از عهده آنها برمی آید. یك ماهگی حركت نوزاد در این سن هنوز تحت تأثیر واكنش های اولیه است. نوزاد در این سن هنوز از نظر بینایی كامل نیست، هر چند از بدو تولد می تواند ببیند و رنگها و شكلها را از فاصله نزدیك تشخیص دهد. وقتی می خواهید چیزی ر...
1 شهريور 1392